Monday, November 27, 2006

داستان اولین سکس شادی با آریا

سلام بچه هاامیدوارم از وبلاگ راضی باشیدداستانی که پایین امده یکی از دوستان خودتون به اسم شادی برام فرستاده که من بدونه دستکاری براتون گذاشتم تو وبلاگ حتما نظر بدید که شادی جون و یا شما بازم داستاناتونو برام بفرستید از دست یه سری هم که فقط میان داستان میگیرن و بعد میرن هم ناراحتم و در پایان اگه عکس و یا داستان داشتید برام بفرستید

من شادی هستم 23 سالمه دانشجو هستم و تو شیراز با یکی از هم دانشگاهی هام خونه گرفتم از اونجای که بابام وضعش خوبه همه چیز تو خونه ما پیدا می شه بابام می خواد من راحت باشم و درسم رو بخونمولی من بیشتر وقتم یا دارم تو اینترنت می چرخم یا پای ماهواره هستم همخونه ایم اسمش میناست .یه بار که طبق معمول تو اینترنت بودم وارد یه چت روم شدم اصلا حوصله نداشتم کلی پی ام ریخت سرم ولی یکی از ایدی ها خیلی با مزه بود برا همین بهش جواب دادم اسمش آریا بود 25 ساله از تهران خیلی خوشتیپ بود البته تو عکس کلی باهاش چت کردم بعد از اون شب چند بار دیگه هم با هاش چت کردم تا یه شب شمارشو بهم داد و گفت می خواد صدا مو بشنوه منم چون ازش خوشم میومد بهش زنگ زدم وای چقدر قشنگ حرف می زد خیلی ازش خوشم اومد و بهش قول دادم که بازم زنگ بزنم کم کم رابطه تلفنی ما زیاد شد طوری که در روز 2 ساعت باهاش حرف می زدم کم کم توی حرفاش دز مورد دوست دختر هاش و کارایی که می کرد حرف می زد فهمیدم که تا حالا کلی سکس داشته با خیلی ها منم خوشم میومد و با اشتیاق به حرفاش گوش می دادم من با همین رابطه تلفنی دوسش داشتم و بهش وابسته شدم اونم می گفت که دوستت دارم یه بار بهم گفت شادی من و تو که این همه همدیگه رو دوست داریم بیا باهم سکس تل کنیم که وقتی باهم بودیم باهم راحت باشیم و از هم خجالت نکشیم من ات اون روز سکس نداشتم ولی آریا رو خیلی دوست داشتم و می خواستم باهاش سکس کنم و برام هیچی مهم نبود دوسش داشتم بخاطر همین پیشنهاد سکس با تلفن رو قبول کردم برام جالب بود اون ازم پرسید سایز سینم چنده اولش خجالت می کشیدم بااینکه پشت تلفن بود صد بار سرخ شدم تا بگم 70 اونم گفت جون می خوامت با این حرفش کلی حال کردم اون بهم می گفت سینه تو بمال فکر کن که من این کارو می کنم بعد می گفت : کیرمو بخور منم براش سروصدا می کردم که مثل دهنم پره یا می گفت کس تو الان دارم می خورم منم آه و ناله می کردم و اون حال می کرد بار ها تو تلفن اینجوری باهم حال کردیم دیگه واقعا دیونش بودم همش منتظر بودم که مینا بره خونه تا من به آریا بگم بیاد شیراز هم میدیدمش هم با هم حال می کردیم و من سکس واقعی رو تجربه کنم بالاخره به آرزوم رسیدم و شب وقت خواب مینا بهم گفت که فردا می خواد بره ساری منم قند تو دلم آب شد و همون شب وقتی داشتم با آریا حرف می زدم این خبر خوب رو بهش دادم آریا هم خیلی خوشحال شد و گفت که فردا راه میفته میاد شیراز برای دیدن من اون شب آریا ازم پرسید شادی اگه منم موقع سکس از کس بکنمت چی؟ منم بهش گفتم که من پرده ام مال تو هر کاری می خوای با من بکن انم گفت فردا میام صبح مبنا رفت من با آریا تماس گرفتم گفت که داره میاد و تا عصر می رسه من هم رفتم حموم و خودمو کلی تمیز کردم میخواستم یه مو هم تو تنم نباشه نمی دونستم چی بپوشم با ده دست لباس عوض کردن تونستم لباس بپوشم یه تا پ که بندش دور گردنم بسته میشد با یه دامن کوتاه که وقتی راه میرفتم با حرکت باسنم حرکت میکرد و وقتی خم میشدم رانم کامل مشخص میشد با یه شرت بدون کرست همه چیز برای ورود آریا آماده بود قلبم داشن تند تند می زد بالاخره آریا زنگ زد و گفت که رسیده به محله ما منم با تلفن راهنمایش کردم تا بیاد جلوی ساختمان ما وای چه باحال بود از پشت پنجره که دیدیمش قلبم داشت وایمیستاد درو باز کردم و منتظر شدم تا به واحد ما برسه وقتی رسید زود اومد تو و درو بست اول یه نگاه به هیکل من کرد و بعد منو که خشکم زده بود بغل کرد و لباشو گذاشت رو لبامو ازم لب گرفت من چون بار اولم بود زود ازش جدا شدم و دعوتش کردم بیاد تو و بشینه کنار هم نشسته بودیم و اون منو تحسین می کرد منم فقط لبخند می زدم نمی دونستم چیکار باید بکنم رفتم براش شربت آوردم اومدم ظبط روشن کردم نگام کرد و گفت : شادی برام برقص منم شروع کردم رقصیدن یه کم رقصیدم دیدم انگار گرمشه گفتم: راحت باش اگه گرمته درجه کولر رو زیاد کنم گفت نه راحتم تو ادامه بده منم رقصیدم یدفه بلند شد و اومد با من رقصید بغلم کرد منم دیدم دیگه طاقت ندارم هولش دادم رو مبل ولو شد و خندید منم رفتم نشستم رو پاش لبامو بردم جلو سعی کردم ازش لب بگیرم اونم کمکم می کرد بعد دستو دستامو رو سینش کشیدم اون فقط نگم می کرد انگار داشتم بدنشو کشف می کردم دستشو گذاشت رو باسنم و باسنمو می مالید منم لباشو می خوردم خیلی خوشم اومده بود دستامو بردم پشتش تیشرتشو از پشت کشیدم بالا آوردم اونم کمکم کرد تا درش بیارم حالا روپاش نشسته بودمو داشتم زبونمو رو سینۀ مردونۀ قشنگشو می کشیدم با لبام از رو سینش بوسه های کوچیک می گرفتم دوباره بلند شدم شروع کردم رقصیدن اونم کمر بندشو باز کرد و خودشو جا به جا کرد کیرش از زیر شلوار معلوم بود حسابی داشت خودنمایی می کرد وقتی می رقصیدم دستشو گذاشته بود رو کیرش و کیرشو میمالید رفتم جلوش خم شدم و کونمو تکون می دادم همونجوری که نشسته بود ازپشت بغلم کرد و باسنمو بوسید روی رانم دست کشید دوباره ازش جدا شدم نگام میکردو کیرشو میمالید رفتم جلو بوسیدمش و رفتم بالای مبل پاهامو گذاشتم دوطرفش کسم جلوی صورتش بود سرشواز رو دامن گذاشت رو کسم بعد کسمو بوسید منم پامو گذاشتم رو دسته مبل تا لای پام باز بشه با اینکار ازش میخواستم که کسمو بوخوره برام سرشو برد زیر دامنم شرتمو داد کنار دستاش خیلی گرم بود داشتم حال می کردم کسم خیس بود از شهوت داشتم میمردم زبونشو گذاشت رو کسم و لیس زد وقتی زبونش به کسم خورد از شهوت یه آه کشیدم اونم گفت جوووون حالا کجاشو دیدی منم گفتم زود باش میخوام همه جاشو ببینم لبای کسمو باز کرد زبونشو کرده بود تو کسم و کسمو لیس میزد خیلی حشری شده بودم و هی بهش میگفتم بخورش آره کسمو بخور کسم ماله خودته آریا بخورش اونم تندتند کسمو لیس میزد با زبونش با چوچولم بازی میکرد دیگه اینقدر حشر شده بودم که نمیتونستم سرپا بمونم بهش گفتم اونم منو خوابوند رو مبل خودشو کشید روم بند تاپمو باز کرد و تاپمو کشید پایین وقتی سینه هامو دید اولش زل زده بود فقط بعد یدفعه گفت شادی اینا چقدر قشنگ هستن منم گفتم عزیزم ماله خودت هستن هر کاری میخوای باهاشون بکن اونم گفت چشم و شروع کرد مالیدن سینم نوک سینمو میکرد تو دهنشو میمکید انگار داره از سینه مادرش شیر میخوره سینمو تا اونجایی که می تونست می کرد تو دهنش و میمکید روی سینمو گاز می گرفت تا من جیغ بکشم گفته بود که اینکارو دوست داره سینه هام دیگه سفته سفت شده بود شرتمو ازپام در آورد منو جابه جا کرد یه پام رو تکیه مبل بود و یکی دیگه آویزون بود کسم کامل باز بود و آریا راحت میتونست زبونشو بکنه تو کسم نشسته بود رو زمین دوباره زبونشو کرد تو کسم کسمو لیس میزد منم از شهوت هی آه و ناله میکردم اونم با شنیدن آه و ناله من بیشتر حشر میشدو تند تر کشمو لیس میزد داشت با چوچولم بازی میکرد که من ارضاء شدم با این حال بازم کسمو لیس زد من دیگه داشتم از حال میرفتم آریا بلند شد بهم گفت اتاق تو کدومه منم با دست نشونش دادم منو بغل کرد برد تو اتاقم خوابوند رو تخت من نگاش میکردم خندید و گفت تا اینجا خوب بود؟ منم با سر گفتم آره داشت شلوارشو در می آورد یه شرت مشکی پوشیده بود بلند شدم رو تخت نشستم میخواستم کیرشو از نزدیک ببینم اومد جلوم منم شرتشو کشیدم پایین و از پاش در آوردم وای کیرش هم دراز بود هم کلفت اولش ترس برم داشت آریا هم اینو فهمید گفت نترس بگیرش تو دستت منم گرفتمش مثل تو فیلما اول یکم مالیدمش بعد سرشو کردم تو دهنمو آروم مکیدم با این کار آریا یه آه بلند کشیدو گفت آخ بوخورش عزیزم بخور که میخواد جرت بده منم تندتر براش میک میزدم کیرشو از دهنم در آوردمو گرفتم دستم از زیرش شروع کردم لیس زدن آریا هم هی آه میکشید و میگفت میکنمت یدفعه وقتی داشتم سر کیرشو میمکیدم کیرشو تا اونجا که میشد کرد تو دهنمو شروع کرد عقب جلو کردن داشتم خفه میشدم یکم دهنمو گایید بعد کشید بیرون گفت بخوا میخوام کستو باز کنم منم خوابیدم اومد نشست وسط پاهام اول کسمو مالید بعد کنارم دراز کشید بهم گفت نترس اصلا اگه بترسی کار سخت میشه منم با سر قبول کردم ازم لب گرفتو گفت دوستت دارم بعد اومد روم کیرشو گذاشت در سوراخ کسم تنظیم کرد گفت حاضری منم گفتم آره خم سد روم لباشو گذاشت رو لبام دستاش رو زمین دو طرف من بود الان فقط باید کمرشو میاورد پایین تا منو بکنه وقتی کیرش رفت تو کسم یه جیغ بلند کشیدم آریا خشکش زد دست خودم نبود اشکام سرازیر شد از درد آریا گفت درش بیارم گفتم نه بکن منو بوسید و آروم شروع کرد عقب جلو کردن کیرش توی کسم اونقدر درد داشتم که تا چند دقیقه اصلا نمیفهمیدم آریا چیکار داره میکنه یکم که گذشت به خودم اومدم دردم کم شده بود و داشتم لذت میبردم آریا کیرشو میکرد تو کسم و من هی میگفتم بیشتر بیشتر میخوام منو بکن جرم بده کسمو پاره کن اونم تند تند تلمبه میزد میگفتم بکن منو جرم بده اونم میگفت جرت میدم میکنمت و تند تر تو کسم می کرد بهم گفت خم شو میخوام از پشت بکنم تو کست منم بلند شدم برگشتم وقتی خم شدم که بکنه تو کسم دیدم خون کسم روی ملافه ریخته آریا از پشت کسمو کرد اونقدر شهوتی شده بودم که همش بهش میگفتم بکن بیشتر میخوام اونم محکم تر منو میکرد یدفعه دیدم آریا اینقد محکم داره تلمبه میزنه که دارم از درد جیغ میکشم نه از شهوت تخماش میخورد در کسم و صداش تو اتاق میپیچید دیگه آبش داشت میومد کیرشو کشید بیرون فوری منو برگردوند و آبشو ریخت رو سینم و افتاد روم دیگه هیچکدوم حال نداشتیم هردو چشمامونو بستیم و چند دقیقه خوابیدیم به خودم که اومدم آریا داشت گردنمو میبوسید وقتی دید بیدار شدم ازم لب گرفت وگفت دوستت دارم و ازم تشکر کرد بعد هم منو برد تو حموم و شست لباس پوشیدیم و باهم رفتیم بیرون شام خوردیم شب هم اومدیم خونه تا صبح آریا با سینه های من ور میرفت و منو میلیسید 2روز باهم بودیم که تو این 2روز 3بار دیگه با آریا سکس کردم که بعد داونها رو هم براتون تعریف میکنم(میدونم خوب نمینویسم ولی میخواستم بدونین که ما دختر ها هم جرات داریم بگیم سکس داشتیم )

2 comments:

Unknown said...

khobe moafagh bashe

Unknown said...

mer30 hadi joon ke dastane mano gozashti dastanha va ax ha harf nadare edame bede dooset daram>:d< man har rooz sar mizanam agae vaght konam bazam dastanamo barat minvisam:">:X